عکسای دخترم شیرین :)


خب شاید خنده دار به نظر بیادا اما این عروسک نیست، این دختر منه و نمیدونم چرا همه فکر میکنن ببئی هست :) ولی جدا از شوخی، وقتی بتونیم که تصورات خوبمونو به یک شیء منتقل کنیم و اونا رو روبروی خودمون ببینیم خیلی جذاب و اثر گذار خواهد بود....تازگی ها از درو دیوارای شهر و از همه جای کشورمون و حتی دنیا خبرای بدی به گوش میرسه.....وقتی برام متاثر کننده هست که مثلا میشنوم دختری بی هیچ گناه توی جنگلهای گلستان مورد آزار قرار گرفته و بعد کشته شده، فکر میکنم ما چه کارایی رو به غلط انجام دادیم که این اتفاقا میافته و گاهی اشک میاد تا یادآوری کنه منم یه روز باید در راهی جان بسپارم تا قدمی در راه شادی آیندگان برداشته باشم، شاید شهادت لازم نباشه اما این اوج تفکرات من هست چون میخوام یه روز با تمام وجود با این بی عدالتی روبرو بشم و به نام حضرت زهرا و خداوند سهم خودمو در برچیدن زشتی ها به عمل برسونم......

میخوام با هم بمونیم

برای شروع،..... همیشه برای جدایی یک دلیل کافیه و برای با هم بودن هزار دلیل اما وقتی به هم پیوستیم برای با هم بودن یک و فقط یک دلیل وجود داره، عشق.... و برای جدا شدن هیچ دلیلی نیست